بیتوجهی به هشدارهای مکرر درباره ایمن نبودن مجتمع تجاری علاءالدین نگرانیها را درباره تکرار فاجعهای مشابه پلاسکو در تهران افزایش داده است. بر پایه اعلام سازمان مدیریت بحران تهران، این ساختمان که از دهه ۱۳۷۰ در قلب پایتخت فعال است، امروز در زمره بناهای بحرانی قرار دارد و در صورت وقوع زمینلرزه، احتمال فروریختن کامل آن بسیار بالا است.
علی نصیری، رئیس سازمان مدیریت بحران تهران بیستم مهر ۱۴۰۴ در نشستی خبری، اعلام کرد که علاءالدین به مقاومسازی نیاز جدی دارد و سازه آن در برابر زلزله تابآور نیست و کارشناسان طی بازبینیهای متعدد تایید کردهاند که اسکلت بنا در برابر لرزشهای شدید فرو میریزد. هشداری که بار دیگر یادآور سرنوشت ساختمان پلاسکو است که دیماه ۱۳۹۵ در پی آتشسوزی فروریخت و دهها نفر را به کام مرگ برد.
علاءالدین در حالی همچنان فعال است که در سالهای گذشته چندین بار دستور تعطیلی آن صادر شده است. تراکم بالای مغازهها، راهروهای باریک، نبود سامانه اعلام و اطفای حریق، سیمکشی غیراصولی، فرسودگی گسترده تاسیسات و ساخت طبقات بدون مجوز از جمله تخلفهایی است که بنا را در وضعیت بحرانی قرار دادهاند. با وجود این، هیچیک از هشدارها و احکام قضایی مانع فعالیت این مرکز نشده است و همچنان صدها واحد فروش و تعمیر تلفن همراه در آن مشغول کارند.
کارشناسان ایمنی بارها گفتهاند که این مجتمع در صورت وقوع زلزلهای متوسط هم کاملا فرومیریزد و در برابر آتشسوزی، در کمتر از چند دقیقه به تلی از خاکستر تبدیل میشود. در همین حال، بررسیها نشان میدهد علاءالدین تنها یکی از ۷۸ هزار ساختمان ناایمن تهران است که طبق گزارش سازمان آتشنشانی، ۶۰ مورد از آنها در وضعیت بحرانی قرار دارند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
به گفته کامران عبدولی، معاون پیشگیری سازمان آتشنشانی تهران، از این ۶۰ بنا، ۳۴ بنا تجاری و ۱۳ بنا مسکونیاند و دو انبار، دو مرکز اقامتی و چهار بیمارستان هم در این فهرست قرار دارند. او اضافه کرد که بیشترین بناهای ناایمنها ساختمانهای تجاریاند، زیرا در این بخش، نظارتها ضعیفتر و برخوردها سلیقهای است.
به گفته این مقام مسئول، در آغاز سال ۱۴۰۳ شمار ساختمانهای در بحران ۱۲۹ مورد بود که با همکاری شهرداران نواحی، دادستانی و کمیتههای ایمنی به ۶۰ بنا کاهش یافت، اما اصلاح وضعیت این ساختمانها هنوز کامل نشده است. در تحلیل کارشناسان شهری، عامل اصلی ناایمنی بسیاری از مجتمعهای تجاری پایتخت، فرسودگی بنا و بیتوجهی به اصول مقاومسازی اعلام شده است.
بیشتر این ساختمانها پیش از اجرای آییننامههای جدید زلزلهنگاری ساخته شده و فاقد اسکلت مقاوماند. افزون بر آن، تجهیزات ایمنی در آنها یا نصب نشده یا غیرفعال است. در علاءالدین، بخشهایی از سیستم برق و تهویه هم دههها است که بازبینی نشدهاند و خطر آتشسوزی هر لحظه در کمین است.
در ماههای گذشته، داربستهایی پیرامون این مجتمع نصب شد تا در نمای کامپوزیت آن تغییراتی صورت گیرد، اما کارشناسان معتقدند این اقدامهای سطحی در افزایش ایمنی تاثیری ندارند و مشکلات ساختاری از جمله فرسودگی اسکلت، سیمکشیهای بیقاعده و عبور کابلها از میان دیوارها خطر آتشسوزی گسترده را چند برابر کردهاند.
تخلفهایی چون تبدیل پارکینگ به واحد تجاری، انبار کردن کالا در راهروها و پلههای اضطراری و نادیده گرفتن فاصلههای مصوب نیز در بسیاری از ساختمانهای مشابه دیده میشود. این بینظمیها در زمان وقوع حادثه مانع خروج سریع افراد و امدادرسانی خواهد شد.
در شماری از مجتمعهای معروف تهران، از جمله علاءالدین، طبقات اضافی بدون مجوز ساخته شدهاند که وزن سازه را از حد استاندارد فراتر بردهاند. کارشناسان شهری هشدار میدهند از آنجا که شهرداری سالها است که به جای برخورد قاطع با این تخلفها، تنها به دریافت جریمه بسنده میکند، نهتنها وضعیت ایمنی اصلاح نشده، بلکه به الگویی از بیقانونی و درآمدزایی نهادینه بدل شده است. به گفته یکی از کارشناسان حوزه ایمنی شهری، اکنون بسیاری از ساختمانهای ناایمن به دلیل وابستگی معیشتی هزاران کارگر، فروشنده و خانواده به مرحلهای رسیدهاند که تعطیلی آنها عملا ممکن نیست.
تداوم فعالیت بیمارستانهای غیر ایمن
در آخرین فهرست ساختمانهای مهم تهران که در فهرست اماکن غیرایمن قرار میگیرند، در کنار مجتمعهای تجاری نام بیمارستانهای بزرگی چون خمینی، سینا، یافت آباد و رسول اکرم نیز به چشم میخورد.
ادامه فعالیت این مراکز درمانی در شرایطی که بهصراحت در لیست بناهای بحرانی از نظر ایمنی قرار دارند، زمانی قابلتوجه میشود که بدانیم کمتر از دو سال پیش، آتشسوزی گسترده بیمارستان گاندی به دلیل نمای غیرایمن آن خسارتی بزرگ به جا گذاشت که به انتقال فوری حدود ۹۰ بیمار از این بیمارستان به دیگر مراکز درمانی منجر شد؛ بیمارستانی که پیش از حادثه دستکم پنج نوبت اخطار ایمنی دریافت کرده بود.
نکته مهم، تکرار آتش سوزی در مراکز درمانی طی همان سال در طبقه دهم بیمارستان شهدای تجریش و بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان فجر بر اثر بیتوجهی به اصول ایمنی است. نمونههایی چون آتشسوزی بیمارستان قائم رشت با ۹ کشته هم سطح ناکافی ایمنی این مراکز را در ایران نمایان میکند.
بازارچه سنتی ستارخان، پاساژ کویتیها، مجتمع تجاری یادگار، پاساژ میلاد قائم، پاساژ مهستان، سرای وحید، سرای حاج ملاعلی، پاساژ حمام قبله، پاساژ رضوی، پاساژ و سینما اروپا، پاساژ گراند هتل، سرای مشیر خلوت، سرای سید ولی، سرای اتفاق، پاساژ کمپانی، سرای میرزا اسماعیل، پاساژ شناسا، پاساژ زورخانه، پاساژ وحدت، پاساژ بلور، سرای باغچه، سرای رشتی، پاساژ طلا زاد، پاساژ صفوی، پاساژ امین، پاساژ علمی تنها تعدادی دیگر از ساختمانهای تجاری پرخطر تهراناند که طی یک سال گذشته تلاش شده است با افزودن برخی تجهیزات ایمنی، دستکم از نظر مقاومت برابر آتشسوزی ایمنتر شوند.
این در حالی است که بخش وسیعی از بازار بزرگ تهران، بازارچههای ناصرخسرو و ساختمانهای تجاری قدیمی تهران در شرایطی همچنان به فعالیت ادامه میدهند که تجربه مکرر آتش سوزی دارند، اما این حوادث کوچک هرچند نام زنگ خطر به خود میگیرند، در رسیدگی فوری به ضعیت بحرانی آنها تاثیری ندارند.
آتش سوزی پاساژ مهستان میدان انقلاب در سال ۱۴۰۰ نمونهای از این حوادث است که گرچه در آن زمان، هشدار نهادهای نظارتی مبنی بر بحرانی بودن برخی دیگر از مجتمعهای مجاور را در پی داشت، در این راستا هیچ اقدام موثری صورت نگرفت.
۱۷ درصد تهران ساکن پلاکهای ناپایدار
در این میان، مسئله مقاومت این بناها برابر زلزله احتمالی تهران زمانی هولناک میشود که بدانیم سال ۱۳۹۹ علی بیتاللهی، دبیر کارگروه ملی مخاطرات طبیعی، اعلام کرد از حدود یک میلیون و ۱۰۰ هزار پلاک ساختمانی در تهران، نزدیک به ۲۵۰ هزار پلاک بافت فرسودهاند که اگر از این تعداد، نزدیک به ۶۰ درصد ناپایدار باشند، میتوان گفت حدود ۱۱۰ تا ۱۲۰ هزار پلاک ساختمانی در بافت فرسوده برابر زلزله غیر مقاوم خواهند بود.
این آمار را علیرضا زاکانی، شهردار تهران، سال ۱۴۰۳ بهروز و اعلام کرد از ۹۳۰ هزار پلاک موجود در تهران، ۲۶۱ هزار پلاک ناپایدارند و ۱۷ درصد مردم تهران ساکن ۹۳ هزار پلاک ناپایدار در مساحتی به ابعاد چهار هزار و ۴۰۰ هکتارند. مساحتی که باید در نظر داشت اماکن پرتراکم مانند مجموعههای تجاری، بیمارستانی و اداری پرتردد هم جزو آناند که همین امر امکان تلفات انسانی را در صورت وقوع حادثه، بالاتر از حد معمول خواهد برد.
ناکافی بودن طرحهای تشویقی برای نوسازی این واحدها و نبود طرحهای مطلوب جابجایی برای کسبه مراکز تجاری مهمترین عواملیاند که فرصت تخلیه و مقاومسازی را از این بناهای پرخطر سلب کردهاند و به جای مقاومسازی یا مرمت کامل، سطح افزایش ایمنی را به موارد جزئی مانند اصلاح نما و نصب تجهیزات خاموش کردن آتش محدود کردهاند. چنانچه به گفته برخی کسبه به دلیل نیاز به تعطیلی مدتدار این مجتمعهای پرخطر، حتی نوسازی شبکه سیمکشی برق و گاز این بناها هم ممکن نیست.